دانلود آهنگ از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش عرفان
یکشنبه - 13 نوامبر 2022
با ما باشید با ღ دانلود اهنگ با از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش راز عاشقانه ای دارم با صدای عرفان به همراه تکست و بهترین کیفیت ♪
Download Old Music BY : ARFAN | AZ PS SHYSHH TV RA MYBYNM KH GRFTY MRA DR BR KHVYSH With Text And 2 Quality 320 And 128 On OfficeMusic.ir
مثه یه حقیقت رفته به باد 🎚ღ
منو با خود می بره مثه یه رویا توی خواب
(ترانه از سایت ) 🎚ღ
عرفان:
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش 🎚ღ
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
از پشت قاب شیشه ای 🎚ღ
من خوابم خواب شیشه ای
هر گفته داره ریشه ای 🎚ღ
از آوارگی ولی غیر از بارو بستنو رفتن چاره ای که نیست
حاضری بری؟ 🎚ღ
شب خفته قانعی به چی؟
حرفامو ساده می شنید 🎚ღ
اره می شنید از هر نسل و کارو پیشه ای
پرواز 🎚ღ
همراه باد بی مسیر
امواج ساحلی که نیست 🎚ღ
افساره بسته به قلبت
هفت هزار ساله که دسته 🎚ღ
بسته ولی هستش تو همون دستای خاک پیر
چشما همواره خیس خیس 🎚ღ
وطنم بر باد ریزو ریز
با دو تا امضای زیر میز 🎚ღ
نگاهم خیره میشه به نصفه ی پر این جام شیشه ای
بهم نگو فردایی دیگه نیست 🎚ღ
بهتر از امروزو میشه دید آره میشه دید
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش 🎚ღ
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم 🎚ღ
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید 🎚ღ
چشم به راه میمانم
می مونم و میخونم واسه ایران 🎚ღ
آره می خونم از اینجا منو دل بیمار بیمار
میخونیم ازایران 🎚ღ
می مونم و میخونم واسه ایران
آره می خونم از اینجا منو دل بیمار بیمار 🎚ღ
میخونیم ازایران
تن من پاره ای از آن تن توست 🎚ღ
و قشنگترین شبای پر ستاره شب توست
[Persian Music on ListenPersian] 🎚ღ
تن من پاره ای از آن تن توست
و قشنگترین شبای پر ستاره شب توست 🎚ღ
[Persian Music on ListenPersian]
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش 🎚ღ
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم 🎚ღ
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید 🎚ღ
چشم به راه میمانم
از پشت قاب شیشه ای 🎚ღ
من خوابم خواب شیشه ای
از گفته ساده میشه دید 🎚ღ
باروبستم و رفتم آره ایران نگو از ما تو کینه ای
تنها و بی کسی 🎚ღ
راوی فردا تو می رسی
غمخوارم داره سینه ای سوخته تر از هر داغدیده ای 🎚ღ
توی گوشم آه میکشید و میخوندم من نامه ها از خاطرات اون زاده هاش با قلبای نا امید
دروازه آره با امید 🎚ღ
دروازه آره با کلید
ولی توی دستای ما که نیست 🎚ღ
توی دستای خائنی ست
فرزندای مارو شهرای ما رو گنج و نفت و معدن های مارو 🎚ღ
فروخته واسه چی؟؟
اشکای مارو دردای مارو به 17 نسل پس فردای مارو 🎚ღ
بگو آخه واسه چی؟؟
چشما همواره خیس خیس 🎚ღ
وطنم بر باد ریزه ریز
با دو تا امضای زیر میز 🎚ღ
نگاهم خیره میشه به نصفه ی پر این جام شیشه ای
بهم نگو فردایی دیگه نیست 🎚ღ
بهتر از امروزو میشه دید آره میشه دید
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش 🎚ღ
از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
من وضو با نفس خیاله تو میگیرم 🎚ღ
و تورا می خوانم
وبه شوق فردا که تورا خواهم دید 🎚ღ
چشم به راه میمانم
🎚ღ